• تـازه هـا
  • آموزش قرآن
  • پربازدید

تکویر

تکویر

تَکْویر، هشتاد و یکمین سورۀ قرآن کریم. این سوره،

بیشتر...

تفسیر سوره مبارکه حمد، جلسه اول، استاد دکتر

مبانی و مراتب فهم قرآن

 

برای آن که فهم درست و روشمندی از کلام الهی داشته باشیم و

بیشتر...

نگاهی نو به مفهوم واژه «صعید» در آیات تیمم

تدبر در آیات قرآن کریم و تلاش برای دست‌یابی به تجزیه و

بیشتر...

روايت در تفسير تبيان

 

چكيده در رابطة با نقش روايات در تفسير آيات جاي هيچ‌گونه

بیشتر...

آمار بازدید

-
بازدید امروز
بازدید دیروز
کل بازدیدها
29191
40821
142888443
امروز دوشنبه, 04 تیر 1403
اوقات شرعی

سرانجامِ کفران نعمت ها

شرح آیات 28 لغایت 30 سوره مبارکه ابراهیم

28 أَلَمْ تَرَى إِلَى الَّذِینَ بَدَّلُوا نِعْمَةَ اللهِ کُفْراً وَأَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ

29جَهَنَّمَ یَصْلَوْنَهَا وَبِئْسَ الْقَرَارُ

30وَجَعَلُوا للهِِ أَندَاداً لِیُضِلُّوا عَنْ سَبِیلِهِ قُلْ تَمَتَّعُوا فَإِنَّ مَصِیرَکُمْ إِلَى النَّارِ

28. آیا ندیدى کسانى را که (شکر) نعمت خدا را به کفران تبدیل کردند، و قوم خود را به سراى نیستى و نابودى کشاندند؟!

29. (سراى نیستى و نابودى، همان) دوزخ است که آنها در آتش آن وارد مى شوند; و چه بدقرارگاهى است!

30. آنها براى خدا همتایانى قرار داده اند، تا (مردم را) از راه او (منحرف و) گمراه سازند; بگو: «(چند روزى از زندگى دنیا و لذّات آن) بهره گیرید; امّا سرانجام کار شما (رفتن) به سوى آتش (دوزخ) است!»

تفسیر:

سرانجامِ کفران نعمت ها

در این آیات روى سخن به پیامبر است و در حقیقت ترسیمى از یکى از موارد شجره خبیثه در آن به چشم مى خورد. مى فرماید: «آیا ندیدى کسانى را که

نعمت خدا را به کفران تبدیل کردند» (أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللهِ کُفْرًا).

«و قوم خود را به سراى نیستى و نابودى کشاندند؟» (وَ أَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دَارَالْبَوَارِ).

اینها همان ریشه هاى شجره خبیثه و رهبران کفر و انحرافند که نعمت هایى همچون وجود پیامبر را ـ که نعمتى بالاتر از آن نبوده است، در دامانشان قرار گرفت که مى توانستند با استفاده از آن در مسیر سعادت، یک شبه ره صدساله را طى کنند ـ به خاطر تعصّب کورکورانه و لجاجت و خودخواهى و خودپرستى کنار نهادند و در نتیجه نه تنها خودشان، که قومشان را نیز در این عمل وسوسه کردند و هلاکت و بدبختى را براى آنها به ارمغان آوردند.

گرچه مفسّران بزرگ به پیروى از روایاتى که در منابع اسلامى وارد شده است گاه این نعمت را به وجود پیامبر(صلى الله علیه وآله) و گاه به ائمّه اهل بیت(علیهم السلام) تفسیر کرده و کفران کنندگان این نعمت را گاه بنى امیّه و بنى مغیره و گاه همه کافران عصر پیامبر معرّفى نموده اند ولى مسلّماً مفهوم آیه وسیع است و اختصاص به گروه معیّنى ندارد و همه کسانى را که نعمتى از نعمت هاى خدا را کفران کرده و از آن سوءِاستفاده کنند شامل مى شود.

ضمناً آیه مورد بحث این واقعیّت را ثابت مى کند که استفاده از نعمت هاى الهى به خصوص نعمت رهبرى پیشوایان بزرگ که از مهم ترین نعمت هاست، ثمره اش عاید خود انسان مى شود و کفران نعمت ها و پشت کردن به رهبرى چنین پیشوایانى، پایانى جز هلاکت و سرنگون شدن به «دارالبوار» ندارد.

*

قرآن سپس «دارالبوار» را چنین تفسیر مى کند: همان «جهنّم است که آنان در

آتش آن وارد مى شوند; و بد قرارگاهى است» (جَهَنَّمَ یَصْلَوْنَهَا وَ بِئْسَ الْقَرَارُ).(1)

*

در آیه بعد به یکى از بدترین انواع کفران نعمت که مشرکان مرتکب مى شدند اشاره کرده مى گوید: «آنان براى خدا همتایانى قرار داده اند تا (مردم را) از راه او (منحرف و) گمراه سازند» (وَ جَعَلُوا لِلَّهِ أَندَادًا لِیُضِلُّوا عَنْ سَبِیلِهِ).

و چند روزى در سایه شرک و کفر و منحرف ساختن افکار مردم از آیین حق، بهره اى از زندگى مادّى و ریاست و حکومت بر مردم ببرند.

اى پیامبر، «بگو: (چند روزى از زندگى دنیا و لذّات آن) بهره گیرید، امّا عاقبت کار شما به سوى آتش (دوزخ) است» (قُلْ تَمَتَّعُوا فَإِنَّ مَصِیرَکُمْ إِلَى النَّارِ).

در حالى که نه زندگى شما زندگى است، که بدبختى است و نه ریاست و حکومت شما ارزشى دارد، که تبهکارى و دردسر و مصیبت است. ولى با این همه زندگى شما در برابر سرانجامى که دارید، تمتّع محسوب مى شود. در آیه 8 سوره زمر مى خوانیم: قُلْ تَمَتَّعْ بِکُفْرِکَ قَلِیلاً إِنَّکَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ: «بگو: اندکى از کفر خود بهره گیر که سرانجام از اصحاب آتشى».

نکته ها:

1. در تعبیرات معمولى گفته مى شود فلان شخص نعمت خدا را کفران کرد، ولى در آیه مورد بحث مى خوانیم که آنها نعمت خدا را به کفر و کفران تبدیل کردند. این تعبیر خاص ممکن است به خاطر یکى از دو مطلب باشد:

الف) منظور تبدیل شکر نعمت به کفران است، یعنى آنها لازم بود که در برابرنعمت هاى پروردگار شکرگزار باشند امّا شکر را تبدیل به کفران کردند (در حقیقت کلمه شکر در تقدیر است و عبارت چنین بوده: الّذینَ بَدّلوا شُکرَ نِعمَتَ اللهِ کُفراً).

ب) منظور این است که آنها خود نعمت را تبدیل به کفر کردند. در حقیقت نعمت هاى الهى وسایلى است که طرز برداشت از آنها بستگى به اراده خود انسان دارد، همان گونه که ممکن است از نعمت ها در مسیر ایمان و خوشبختى و نیکى بهره بردارى کرد، در مسیر کفر و ظلم و بدى هم مى توان آنها را به کار گرفت. نعمت ها همچون موادّ اوّلیه هستند که به کمک آنها همه گونه محصول و فرآورده مى توان تهیّه کرد ولى در اصل براى خیر و سعادت آفریده شده اند.

2. کفران نعمت تنها به این نیست که انسان ناسپاسى خدا گوید، بلکه هر گونه بهره گیرى انحرافى و سوءِاستفاده از نعمت، کفران نعمت است.

اصولاً حقیقت کفران نعمت همین است و ناسپاس گویى در درجه دوم قرار دارد، همان گونه که شکر نعمت ـ چنانکه سابقاً هم گفتیم ـ به معنى صرف نعمت در آن هدفى است که براى آن آفریده شده و سپاس گویى با زبان، در درجه بعد است. اگر هزار بار با زبان «الحمدلله» بگویى ولى عملاً از نعمت سوءِاستفاده کنى، کفران نعمت کرده اى.

در عصرى که ما زندگى مى کنیم بارزترین نمونه تبدیل نعمت به کفران به چشم مى خورد. نیروهاى مختلف جهان طبیعت در پرتو هوش و ابتکار خدادادى بشر، به دست انسان مهار شده و در مسیر منافع او به کار افتاده است.

اکتشافات علمى و اختراعات صنعتى چهره جهان را دگرگون ساخته وبارهاى سنگین از روى دوش انسان ها برداشته شده و بر دوش چرخ کارخانه ها قرار گرفته است.

مواهب و نعمت هاى الهى بیش از هر زمان دیگر است و وسایل نشر اندیشه و گسترش علم و آگاهى از اخبار جهان در دسترس همگان قرار گرفته و مى بایست در چنین روزگار، مردمِ جهان از هر نظر انسان هاى خوشبختى باشند، هم از نظر مادّى و هم از نظر معنوى.

ولى به خاطر تبدیل نعمت هاى بزرگ الهى به کفران و صرف کردن نیروهاى شگرف طبیعت در راه طغیان و بیدادگرى و به کار گرفتن اختراعات و اکتشافات در راه هدف هاى مخرّب، به گونه اى است که هر پدیده تازه صنعتى، نخست مورد بهره بردارى تخریبى قرار مى گیرد و جنبه هاى مثبت آن در درجه بعد است.

خلاصه این ناسپاسى بزرگ که معلول دور افتادن از تعلیمات سازنده پیامبران خداست، سبب شده که قوم و جمعیّت خود را به دارالبوار بکشانند، همان دارالبوارى که مجموعه اى است از جنگ هاى منطقه اى و جهانى با همه آثار تخریبى اش و همچنین ناامنى ها، ظلم ها، فسادها، استعمارها و استثمارها که سرانجام دامان بنیانگذارانش را نیز مى گیرد، چنانکه در گذشته دیدیم و امروز هم با چشم مى بینیم.

و چه جالب قرآن پیش بینى کرده که هر قوم و ملّتى کفران نعمت هاى خدا کنند مسیرشان به سوى دارالبوار است.

3. «انداد» جمع «ند» به معنى «مِثل» است. ولى از بعضى اهل لغت مانند راغب در مفردات و زبیدى در تاج العروس نقل شده که «ند» به چیزى گفته مى شود که شباهت جوهرى به چیز دیگرى دارد، امّا «مثل» به هر شباهتى اطلاق مى گردد. بنابراین «نِدّ» معنى عمیق تر و رساترى از «مثل» دارد.

طبق این معنى، از آیه مورد بحث استفاده مى شود که کوشش پیشوایان کفر بر این بوده که شریکانى براى خدا بتراشند و آنها را در جوهر ذات، شبیه خدا معرّفى کنند تا نظر خلق خدا را از پرستش او بازدارند و به مقاصد شوم خود برسند. در نتیجه گاه سهمى از قربانى ها را براى او قرار مى دادند و گاه بخشى از نعمت هاى الهى ـ مانند بعضى از چارپایان ـ را مخصوص بت ها مى دانستند و گاه با پرستش، آنها را همردیف خدا مى پنداشتند.

و از همه وقیح تر اینکه در مراسم حجّ خود در عصر جاهلیّت، آیین ابراهیم را با انبوهى از خرافات آمیخته بودند و هنگام گفتن «لبّیک» چنین مى گفتند: لبّیکَ لا شَریکَ لَکَ ـ إلاّ شَریکٌ هُوَ لَکَ ـ تَملِکُهُ وَ ما مَلَکَ:«دعوتت را اجابت کردم اى خدایى که شریکى براى تو نیست ـ جز شریکى که براى تو است ـ که هم مالک او هستى و هم مالک مایملک او».(2)


1. «یصلون» از مادّه «صلى» به معنى آتش افروختن، به آتش سوختن، به آتش مبتلا شدن و با آتش کباب کردن آمده است.
2 . تفسیر کبیر، ذیل آیات مورد بحث.

..................................

تفسیر نمونه

aparat aparat telegram instagram این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید instagram instagram

فروشگاه و معرفی آثار استاد دکترمحمد علی انصاری